خسرو شکیبایی پس از «هامون» در نقشش ماند؟/ بازیگری که هیچوقت جایش پر نشد
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۶۳۱۹۰
محبوبه ابوالحسنی: به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه، میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه، میتونه تو یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچه هست باشه، میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه، میتونه برای هرکی مفهومی داشته باشه، یا هر رنگی داشته باشه، میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه، میتونه رنگ قرمز یا به رنگ ….
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولی من ینی بهتر بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه، بله سبز، سبز، سبز.
حالا 15 سال است که دیگر کسی به ما یادآوری نکرده خانه باید سبز باشد، صدایی با صلابت خسرو شکیبایی، بازیگری که حتی پس از فوتش هم همچنان تحسین میشود، امروز پانزدهمین سالروز درگذشت هنرمندی است که هم به ما آموخت خانه باید سبز باشد، هم در «هامون» به ما فهماند «اگر من اونی بشم که تو میخوای، دیگه من، من نیست، یعنی من خودم نیست...» یکدیگر را همانطئر که هستیم دوست داشته باشیم.
به بهانه سالروز درگذشت این هنرمند به گفتوگو با مهدی صباغزاده، تهیهکننده سینما و تلویزیون پرداختیم که در ادامه میخوانید.
خسرو شکیبایی کار خود را با تئاتر شروع کرد، اما پس از «هامون» بود که خوش درخشید. نظر شما به عنوان یک فیلم ساز درباره «هامون» چیست؟
فیلم «هامون» اثر آقای مهرجویی بود و ایشان هم به عنوان یه کارگردان ماهر گزینه درستی را انتخاب کردند. به عقیده من بازیگری که بتواند از پس نقشش خوب بر بیاید باعث میشود کار بدرخشد.
پس از «هامون» خیلیها گفتند که خسروشکیبایی همان کارکتر را حفظ کرد، نظر شما هم همین است؟
نه. آقای شکیبایی سرشار از استعداد بالقوه بود و هیچگاه کارش تقلید و کپی نبود. برای هر کارکتر جدیدی که بازی میکرد، چیز جدیدی برای نمایش داشت. این درست است که شخصیت و کرداری مشابه «هامون» در وجود آقای شکیبایی بود اما نه به این معنی که همه نقشهایش شبیه هم باشد.
با توجه به این که شما با آقای شکیبایی در ۳ پروژه، همکار بودید بهنظرتان کدام ویژگی شخصی ایشان بارزتر است؟
شکیبایی اخلاق و رفتاری بسیار انسانی داشت. همیشه با همه همکاران ارتباط دوستانه برقرار میکرد. همه انرژیاش را فقط صرف خودش نمیکرد وسعی داشت به بقیه یازیگران هم کمک کند تا بازی قویتری داشته باشند. فقط به فکر این نبود که خودش مطرح شود پیشرفت تیم کاری برایش مهمتر بود. یکی از عوامل موفقیت آقای خسرو شکیبایی همین اخلاق و رفتار حرفهای اش بود. با همه افراد مجموعهای که با آنها کار میکرد رابطه خوبی داشت و متقابلا همکاران هم دوستش داشتند. هنوز هم سالها پس از فوت ایشان کمبودشان در سینمای ایران احساس میشود. نگاه شکیبایی در کارش کاملا پخته و کامل بود چیزی که ما امروز متاسفانه کمتر در بازیگران میبینیم.
این اخلاق و رفتار چیزی بود که در گذشته انگار بیشتر برای بازیگران اهمیت داشت. چه در آقای شکیبایی، چه در آقای نصیریان، چه آقای انتظامی، شهاب حسینی، پرستویی در آن زمان که ما همکار بودیم همیشه رعایت اصول اخلاق حرفهای برایشان مطرح بود. شاید بعدها، با نگاههای جدیدی که بهوجودآمده این اخلاق هم تغیراتی کرده اما آن زمان همگی به یک اصولی در کار پایبند بودند.
من ازهرکسی که با او کار کردهام راضی بودهام. امیدوارم همه موفق باشند. آنها که زندهاند همانطور مثل قبل اخلاق حرفهای را رعایت کنند یا اگر فراموش کردهاند به راه راست برگردند و آنها که فوت شدهاند روحشان شاد باشد. شاید درزمان حال دیگر این اصول اخلاقی بی اهمیت شده باشد که من دلیلش را نمیدانم. شاید چون برای کارشان آنقدری که باید زحمت نکشیدهاند، تئاتر کار نکردهاند، خاک صحنه نخوردهاند، یا با روشهای راحتتری به سینما آمدهاند. البته در بین بازیگران تازهکار هم هستند کسانی که اخلاقیات را رعایت میکنند اینها معلوم است که با تئاتر شروع کردهاند و برای کارشان ارزش قائلاند و زحمت کشیدهاند.
نام چند نفر از هنرمندان را بردید. ما در گذشته شاهد بودیم بزرگانی مثل اقای نصیریان، شکیبایی و انتظامی در تلویزیون حضور داشتند. اما امروز دیگر اصلا شاهد این نیستیم که چهرههای سرشناس با صداوسیما همکاری کنند به نظرتان دلیلش چیست؟
اکثر بازیگران سینما چندان میلی برای کار کردن با تلویزیون ندارند. بازیگر دوست دارد که کمتر در مجامع عمومی حضور پیدا کند تا برند مطرحتری شود. نگاهی هم که الان تلویزیون دارد و موضوعاتی که برایش مهم است با سینما بسیار متفاوت است. با اینکه سینما و تلویزیون هر دو در حوزه فرهنگ کار میکنند اما جنسشان خیلی باهم متفاوت است. در تکنیک، زمان، موضوع و خیلی چیزهای دیگر این تفاوتها وجود دارد. از طرفی کارهای ارزشمند برای تلویزیون کم ساخته میشود و کارهای کمی مثل کار «هزار دستان» علی حاتمی میبینیم. به همین جهت بازیگران هم همکاری نمیکنند.
بیشتر بخوانید: اتفاق دردناکی که در «کیمیا» برای خسرو شکیبایی رخ داد/ او مقابل آقای طبسی بازی کرد تا درخواستش را بگوید مهرجویی بهترین کارگردان است/ از خسرو شکیبایی تا اتفاقات عجیب «اجاره نشینها»انگار در گذشته بیشترشاهد این همکاری با تلویزیون بودیم.
هیچ چیز دیگر با قبل قابل قیاس نیست. همه چیز فرق کرده است. مشکلات زیاد شده است. گرانی گریبانگیر سینما شده، اخلاقیات تغیر کرده است و صدها مورد دیگر شما نمیتوانید حتی امروز و فردا را باهم مقایسه کنید. چه برسد که بخواهید حالا را با گذشته مقایسه کنید. من امیدوارم که نسل جدید با نگاهی سرشار از اخلاق حرفه ای وارد کار شود. نگاه حرفه ای داشته باشد و از بزرگان درس بگیرند. وقتی که این اتفاق بیفتد ما هم امیدواریم که سریال خوب برای تلویزیون ساخته شود و بازیگران خوب و سرشناسی در تلویزیون بازی کنند.
اما متاسفانه با این روالی که وجود دارد، عرصه تلویزیون روز به روز تنگتر میشود. برای همین و برای این که این مشکلات وجود دارد بازیگران هم با تلویزیون کم تر همکاری میکنند از طرف دیگر آنها میخواهند که با شغلشان ارتزاق کنند؛ پس به سینما رو میآورند. هرچند که عدهای هم با پولهای زیادی که میگیرند خودشان را باختهاند. که اینها با این کارشان در این شرایط اقتصادی نابسامانی که سینما دارد به بدنه سینما لطماتی را وارد میکنند چرا که ساخت فیلمهای خوب، با این مبالغ بالایی که بازیگران درخواست میکنند، خیلی سخت است. باید بازیگر مراعات این موضوع را کند که دستمزدش در فیلمی که موضوعی سطحی و کمدی با فروش بیشتر دارد، با فیلمی با موضوعات جدیتر ممکن است متفاوت باشد و نباید خیلی توقعات بالایی داشت.
آقای نصیریان برای یکی از فیلمها، مدت زیادی را در یک اتاق نمور ماند اما هیچ وقت گله و شکایتی نکرد اما حالا بازیگران خیلی اوقات اتاق مجزا و فضای خیلی استاندارد میخواهند. فراهم کردن این امکانات واقعا در این شرایط مقدور نیست.
به نظر شما سلیقه مخاطب تغیراتی کرده است؟
بیشتر خود مسئولین و فیلم سازها مقصرند نه سلیقه مخاطب. همه، مخاطب را سوق میدهند به سمت و سوی سطحی شدن. مخاطبان که امروز خودشان ناراحت هستند و دغدغههای خود را دارند از طرف دیگرهم مسئولین آنها را سوق میدهند به سمتی که فیلمی ببینند که به آن فکر نکنند و فقط سرگرم شوند و کمی بخندند.
ولی شاد کردن مخاطب نباید دلیلی برای این باشد که هر مضخرفی را به خورد بیننده بدهیم. ما باید سعی کنیم که جریان سینمای ایران، که در این سالهای اخیر، اهالی فرهنگ سعی کردهاند آنرا به خوبی در جهان مطرح کنند، به سمتی برود که مخاطب برای سینما احترام و ارزش قائل باشد. سینما باید طوری باشد که مشکلات معیشتی و اقتصادی و سایر مسائلی که مردم با آنها درگیر هستند را مطرح کند تا برای مخاطب ارزشمند شود.
من مشکلی با این که فیلم طنز ساخته شود ندارم اما میگویم باید به انواع ژانرها اهمیت داده شود. آن وقت مخاطب مثل کسی میشود که به فروشگاه رفته و میتواند از میان تنوع موجود انتخابی درست، داشته باشد.سینما مجموعهای است که از ژانرهایی مثل درام، جنگ، کودکان، خانواده، ترسناک، پلیسی، که وقتی همه ژانرها کار شود و کیفیت داشته باشد آن وقت مردم هم حتما استقبال میکنند. ولی اگر فیلمهایی که ساخته میشود بیجان و بیرمق باشد و کیفیت نداشته باشد، تماشاگر چرا باید برای کار بد وقت بگذارد.
اگر مثلا فیلمی با نگاه اجتماعی ساخته شود اما جذابیت و کیفیت لازم را نداشته باشد معلوم است که مخاطب استقبال نمیکند. این دیگر به بد سلیقگی مخاطب ربطی ندارد اینجا فیلم سازان هستند که وظیفه دارند. آنها باید فیلم نامه قوی و مستحکم و پرمحتوا کار کنند که تماشاگر با علاقه دنبال کند واحساس نکند به شعورش توهین شده است. مثلا وقتی مشکلات را بیان میکنیم نباید جوری مطرح کنیم به مخاطب ناراحت شود.
برگردیم به خسرو شکیبایی، شما یک سال بعد از اکران «هامون» با آقای شکیبایی در فیلم «جستوجو در جزیره» کار کردید تفاوت حمید «هامون» با نقش اسد احدی«جست و جو در جزیره» در چه بود؟
این دو نقش با هم در ظاهر تفاوتهایی داشتند اما در کل برخی ویژگیها برمیگردد به ذات و شخصیت اصلی خود بازیگر، شکیبایی در هردوی این نقشها یا اصلا هر نقش دیگری در فیلمهایی که باهم همکاری داشتیم، چه «پیشنهاد ۵۰ میلیونی»، چه «جستوجو در جزیره»، چه «صبحانهای برای دونفر»، آن بخشی را که خود حقیقیاش بود در کنار مهارت و استعدادش میگذاشت و یک نقش متفاوت و جدید را بازی میکرد. شخصیتی داشت که قالب نقشی که بهعهدهاش گذاشته میشد، را خیلی زود پیدا میکرد و آن را به نمایش درمیآورد.
با این که بیش از ۳۰ پروژه برای سینما و تلویزیون کار کردهاید، فقط با آقای شکیبایی در ۳ کار همکاری داشتهاید. فکر میکنید چرا نشد تعداد همکارهای بیشتری داشته باشید؟
من آن نقشهایی را که فکر میکردم شکیبایی بهتر میتواند بازی کند را به او پیشنهاد میدادم. ما سالها با هم رفاقت داشتیم هر زمان کاری بود حتما اول به او میگفتم. به هر حال بازیگر باید به لحاظ حسی با کارکتری که قراراست بازی کند، ارتباط برقرار کند. یک چیز را فراموش نکنیم هیچوقت کسی نتوانست جای او را پر کند.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1791405منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: آقای شکیبایی خسرو شکیبایی برای کار فیلم ها حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۳۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
چند روزی است که از اکران « مست عشق » یکی از پر سر و صداترین آثار سینمایی چند سال اخیر می گذرد. این فیلم مرحله پیش تولید، تولید و انتظار برای اکران پرحاشیهای را طی کرد تا بالاخره به پردهی سینماها در ایران رسید. «مست عشق» برشی کوتاه و شاید حتی شتابزده از زندگی و ارتباط مولانا و شمس تبریزی است.
پارسا پیروزفر در نقش مولانابه گزارش رکنا، پارسا پیروزفر متولد سال ۱۳۵۱، تا همین چندی پیش به عنوان یکی از کمحاشیهترین بازیگران سینمای ایران شناخته میشد.
پیروزفر در دوران دبیرستان باوجود تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک، به نقاشی علاقه فراوانی داشت و در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ به خلق داستانهای مصور میپرداخت و در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ نیز به صداپیشگی مشغول بود.
او در سال ۱۳۷۰ با دنیای بازیگری در تئاتر آشنا شد و سه سال بعد، در سال ۱۳۷۳، با بازی در فیلم “پری” بهطور رسمی پا به عرصه سینما گذاشت. نقشآفرینی وی در سریال “در پناه تو” در سال ۱۳۷۴، نقطه عطفی در کارنامه هنریاش بود و این بازیگر را به شهرتی فراگیر رساند.
این بازیگر در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم “مهمان مامان” نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد؛ اما بدونشک، نقش بیژن ایرانی در سریال پرطرفدار “در چشم باد”، او را در میان مردم جاودانه کرد.
وی در سالهای اخیر با بازی در فیلم “تی تی” و سریال پربیننده نمایش خانگی “یاغی” بار دیگر تواناییهای خود را به اثبات رساند. علاوهبر بازیگری، پیروزفر در زمینههای تدریس در دانشگاه، کارگردانی تئاتر و صداپیشگی نیز فعالیت دارد.
شهاب حسینی در نقش شمس تبریزیسید شهابالدین حسینی تنکابنی ملقب به شهاب حسینی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او فرزند اول خانواده است و یک برادر بهنام مهدی و دو خواهر دارد.
حسینی در رشته روانشناسی دانشگاه تهران تحصیل میکرد؛ اما بهدلیل مهاجرت به کانادا، تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد. او در سال ۱۳۷۴ با پریچهر قنبری، همدانشگاهی خود، ازدواج کرد. این ازدواج به جدایی منجر شد و ثمره آن دو پسر بهنامهای محمدامین و امیرعلی است.
او فعالیت هنری خود را با تئاتر و سپس گویندگی در رادیو آغاز کرد. وی با مجریگری در برنامه “اکسیژن” به تلویزیون راه یافت و به یکی از محبوبترین هنرمندان ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۸۰ با بازی در فیلم “رخساره” به کارگردانی امیر قویدل وارد سینما شد.
شهاب حسینی برای بازی در فیلمهای “شمعی در باد” و “رستگاری در هشت و بیست دقیقه”، دو سال پیاپی کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد و همچنین برای بازی در فیلم “محیا” دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
حسام منظور در نقش حسامالدین چلبیحسام منظور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، بیشتر با بازی در سریال محبوب ایرانی “بانوی عمارت” شناخته میشود. فعالیت هنری این بازیگر از دهه ۸۰ با تئاتر آغاز شد؛ اما در دهه ۹۰ با بازی در سریال “بانوی عمارت” در سال ۱۳۹۷ به اوج شهرت خود رسید.
از جمله آخرین فعالیتهای او میتوان به حضور او در فیلم “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی اشاره کرد. منظور متولد ۱۸ آذر ۱۳۵۹ در تهران است؛ اما از آنجایی که مادرش اهل ارومیه است، در آذربایجان غربی بزرگ شده و تا نوجوانی در آنجا زندگی کرده است.
او در زمینه بازیگری و خصوصا کارگردانی تحصیلات آکادمیک دارد و فارغالتحصیل رشته کارگردانی در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تربیت مدرس است.
در سال ۱۳۹۰ منظور با فیلم “تلفن همراه رئیسجمهور” به کارگردانی علی عطشانی وارد سینما شد و در کنار بازیگران مطرحی چون مهدی هاشمی، بهناز جعفری، اکبر عبدی و نیکی کریمی به ایفای نقش پرداخت.
بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (پسر مولانا)بوراک توزکوپاران (Burak Tozkoparan) بازیگر جوان ترکیهای در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۹۲ (۲۳ آبان ۱۳۷۱) در شهر استانبول متولد شد. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد و به سرعت در میان مردم ترکیه به شهرت رسید.
بوراک بهواسطه بازی در سریال “گوزل” در نقش “اوزان” به شهرت رسید و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “گلهای شکسته” بهعنوان یکی از بهترین بازیگران ترکی شناخته شد. تازهترین فعالیت این بازیگر، حضور در “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی است که در این فیلم نقش “سلطان ولد”، فرزند بزرگ مولانا را ایفا میکند.
سلطان ولد، یار و یاور همیشگی مولانا بود و از نظر ظاهر و باطن شباهت زیادی به پدر خود داشت. بوراک توزکوپاران علاوهبر بازیگری، در یک گروه موسیقی بهنام “پروانه” نیز فعالیت میکند.
بوران کوزوم در نقش علاءالدینبوران کوزوم (Boran Kuzum) بازیگر جوان و بااستعداد اهل ترکیه، در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۹۲ متولد شده است. او در سال ۲۰۱۵ از دانشکده تئاتر کنسرواتوار دولتی دانشگاه استانبول فارغالتحصیل شد.
پدر وی بورا کوزوم معاون مدیر تئاتر دولتی آنکارا و مادرش فاطما زهرا فارغالتحصیل هنرهای زیبا است. جالب است بدانید که کوزوم پیش از ورود به عرصه بازیگری، بهمدت یک سال در رشته اقتصاد دانشگاه گازی آنکارا تحصیل کرده بود؛ اما برای دنبال کردن رویای بازیگری، تحصیلات خود را نیمهتمام گذاشت.
بوران در همان سال فارغالتحصیلی خود، فعالیت حرفهایاش را آغاز کرد. او در سریال تاریخی ترکی “آنالار و آنهلر” در نقش یک معترض در کنار بازیگران مطرحی مانند «اوکان یالابیک» به ایفای نقش پرداخت.
هانده ارچل در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا)هانده ارچل (Hande Erçel) متولد ۱۹۹۳ یکی از زیباترین و بهترین بازیگران زن ترکیه ای است که نهتنها در این کشور، بلکه در سراسر جهان نیز توجهات را به خود جلب کرده است. ارچل بازیگری را از سن ۲۰ سالگی آغاز کرد و با یکی از اولین نقشهای خود بهنام “زاهده” در سریال “چکاوک” به شهرت رسید. شایان ذکر است که هانده ارچل با بازی در فیلم سینمایی “مست عشق”، اولین تجربه سینمایی خود را نیز رقم زد.
علاوهبر شخصیت جذاب، هانده ارچل چهرهای زیبا و کاریزماتیک دارد. این ویژگیها در کنار استعداد بازیگری او، باعث شده است که به یکی از شناختهشدهترین هنرپیشههای زن ترکیه تبدیل شود.
در سال ۲۰۱۲، هانده در مسابقه زیبایی آذربایجان شرکت و مقام دوم را کسب کرد. این اتفاق، نقطهعطفی در زندگی او بود و او را بهسمت دنیای بازیگری سوق داد.
بنسو سورال در نقش مریمبنسو سورال (Bensu Soral) متولد ۲۳ مارس ۱۹۹۱ (۳ فروردین ۱۳۷۰) در ترکیه است که با حمایت خواهرش هانده سورال، مسیر بازیگری را در پیش گرفت. سورال در دبیرستان آنگول آناتولی در بورسا تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۲ با اولین سریال خود قدم به دنیای بازیگری گذاشت و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “دروغگویان کوچک زیبا” به شهرت رسید.
نقشآفرینی او در سریال “نفوذی” در سال ۲۰۱۶، نقطه عطفی در کارنامه سورال بود و او را به ستارهای محبوب تبدیل کرد. سورال با بازی در “کارهای سازمانیافته ۲: مارماهی پیچیده” اولین تجربه سینمایی خود را رقم زد و در ادامه در فیلم ترکی جدید “مست عشق” نیز حضور پیدا کرد.
سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)یکی دیگر از بازیگران ترک فیلم مست عشق، سلما ارگچ (Selma Ergeç) نام دارد. وی متولد ۱ نوامبر ۱۹۷۸ در هام آلمان، بازیگر ترک است که بیشتر بهدلیل نقشآفرینی درخشانش در نقش خدیجه سلطان در سریال پرطرفدار ترکی “حریم سلطان” شناخته میشود.
سلما بهمدت ۳ سال در دانشگاه وستفالی ویلهلم، مونستر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و پس از آن در دانشگاه فرن یونی هاگن در رشتههای فلسفه و روانشناسی تحصیلات خود را تکمیل کرد.
او در سال ۲۰۰۰ میلادی با ورود به عرصه مدلینگ، فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد. ارگچ به زبانهای آلمانی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی و تا حدودی ایتالیایی مسلط است. وی در سال ۲۰۱۵ با جان اوز ازدواج کرد و این ازدواج در محله بچگی سلما در آلمان برگزار شد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است.
ابراهیم چلیکول در نقش اسکندرابراهیم چلیکول (İbrahim Çelikkol) متولد ۱۴ فوریه ۱۹۸۲، بازیگر، مدل و بسکتبالیست اهل ترکیه است که درحالحاضر در اوج دوران حرفهای خود قرار دارد. وی از مادری یونانی و پدری عرب متولد شده است و یک خواهر دارد.
او در سال ۲۰۱۲ با بازی در نقش اولوباتلی حسن در فیلم پرهزینه “فتح ۱۴۵۳” که به فتح شهر استانبول در سال ۱۴۵۳ میپرداخت، خوش درخشید. این نقشآفرینی او را بهعنوان “بهترین بازیگر جوان با آینده درخشان” در جشنواره Sadri Alışık معرفی کرد و جایزه این عنوان را برای او به ارمغان آورد.
در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، سریال “عفت” از شبکه Star TV به روی آنتن رفت و چلیکول با بازی در این سریال، جایزه “بهترین بازیگر نقش اول مرد” را از دانشگاه کارادنیز دریافت کرد.
خالد ارگنچ در نقش بهاءالدین ولد (پدر مولانا)خالد ارگنچ (Halit Ergenç) متولد ۳۰ آوریل ۱۹۷۰، بازیگر مشهور اهل ترکیه است که از سال ۱۹۹۶ تاکنون در عرصه بازیگری فعالیت میکند. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان بشیکتاش آتاتورک در سال ۱۹۸۹ به پایان رساند و سپس به دانشگاه فنی استانبول رفت؛ اما پس از یک سال، دانشگاه را ترک کرد و به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان پیوست.
ارگنچ در ابتدا در زمینه اپراتوری کامپیوتر و فروشندگی فعالیت میکرد و سپس به دنیای بازیگری قدم گذاشت. او در سال ۲۰۰۷ با گیزم سویسالدی ازدواج کرد؛ اما این ازدواج تنها یک سال به طول انجامید و در سال ۲۰۰۸ به جدایی ختم شد.
این بازیگر با بازی در سریالهای “هزار و یک شب” و “حریم سلطان” به شهرت و محبوبیت زیادی دست یافت. علاوهبر بازیگری، ارگنچ در زمینه خوانندگی نیز فعالیت میکند و کنسرتهای متعددی را بهصورت رسمی برگزار کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام